دستان تو
تصمیم من هستند!
باید گرفت
تصمیم آخر را...
شب باشد...
خاک باشد...
و یک آسمان صاف...
دیگر تا خدا فاصله ای نمانده است...
سنگینی این بار گناه،
رمق را گرفته از پاهایم...
به اندازه ای که
توان ندارند
این جسم غرق در گناه را
به پابوسی تو بیاورند...
بعد التحریر:
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین...
واژه ی خوبی نیست،
إبن السّبیل!
برای در راه مانده ای،
که چون تو
پدری دارد...
بعد التحریر:
اسلام علیک یا صاحب الزّمان...
هر کاری می کنند تا
دست تو را "از دامان ولایت"
کوتاه کنند...
حتی اگر شده،
"دستت" را کوتاه می کنند...
بعد التحریر:
السلام علیک یا ابالفضل العباس
از بین تمامی "زرق و برق" این روز ها،
من فقط دل خوش کرده ام به
"گذر" آن...
بعد التحریر:
روزهای "بی تو"، فقط "گذشتنش" خوب است...
بعد از تو
تمام روزهایم
حال و هوای "سیزده به در" دارد...
نه "به در" از خانه،
که "به در" از دنیا...