تبـاکـــــی

از گریه ی امام زمان بر تو دانستم ما یک عمر "تبـاکـــــی" کرده ایم! (عین لام، سقوط آزاد)

تبـاکـــــی

از گریه ی امام زمان بر تو دانستم ما یک عمر "تبـاکـــــی" کرده ایم! (عین لام، سقوط آزاد)

این وصیت نامه های شهدا را مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، خداوند قبول کند یک روز هم یکی از وصیت نامه ها را بگیرید ومطالعه کنید و فکر کنید. این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند...

امام خمینی(رحمه الله)


وصیت نامه شهید عباس دانشگر

 وصیت نامه شهید عباس دانشگر


بسم الله الرحمن الرحیم

آخر من کجا و شهدا کجا؟ خجالت می کشم بخوام مثل شهدا وصیت کنم، من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم. شهید، شهادت را به چنگ می آورد، راه دوری را طی می کند تا به آن مقام می رسد. اما من چه؟ سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لَخت و کِسل کرده، حرکت جوهره ای اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت سکون عبای بزرگ پیروان حق است. سکونم مرا بیمار کرده است. در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی است. دست و پایم را اسیر خود کرده، انسان کَر میشود،کور می شود، نفهم می شود، گنگ میشود، و باز هم زندگی می کند، بعد از مدتی مست می شود و عادت می کند به مستی، و وای به حالمان  اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم! درد را انسان بی هوش نمی کشد، انسان خواب نمی فهمد! دردرا انسان باهوش و بیدار می فهمد! راستی درد هایمان کو؟چرا من بیخیال شده ام؟  نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم، قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟

خدایا تو هوشیارمان کن! تو مرا بیدار کن! صدای العطش می شنوم، صدای حرم می آید! گوش عالم کَر است! خیام می سوزد، دلمان آتش نمی گیرد! حرفی بالاتر از این چرا درمانی برایش جست و جو نمیکنم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوضٍ یَلْعَبُون ما هستیم! مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن! خدایا به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زیبنب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج) به ما حرکت بده...

1395/2/3 - عباس دانشگر